<>

عبد منیب


این وبلاگ به منظور خدمتی به اهل ایمان و عمل و در راستای نشر معارف بلند اسلام عزیز منتشر شده است. مطالب را با موضوعاتی که در پایین این صفحه مشخص شده آورده ام و قصدم این است که از انتشار مطالبی که خود فهم نکرده ام و همچنین مطالب سایر نویسندگان حتی الامکان خودداری کنم و در واقع به نوبه خود به تولید اثر بپردازم و در صورت نقل مطلب از جایی، مأخذ را ذکر کنم. لطفا مرا از نظرات خویش بهره مند سازید.

آخرین نظرات
  • ۱۵ فروردين ۰۲، ۲۱:۲۹ - احمد
    Ya Ali

     

به نام خدا

وَ إِذَا أَرَدْنَا أَن نُهلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُترَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا (الإسراء/16)

 هر گاه بخواهیم شهرى را هلاک کنیم، به خوشگذرانانش دستور می دهیم، آن گاه به انحراف و فساد در آن می پردازند، و در نتیجه عذاب بر آن [شهر] لازم می گردد، و آن را یکسره‏ زیر و رو می کنیم.

   این آیه هر چند بر آل سعودی که با حمایت های مالی و نظامی خود از تروریست های تکفیری موجب کشته شدن هزاران انسان بی گناه شده  و می شود سخت است، اما بشارتی به همه مومنان و بلکه آزادی خواهان جهان است که به زودی به فضل الهی آل سعود نابود خواهد شد. گویا فساد مالی و اخلاقی شاهزادگان سعودی به اوج خود رسیده و صبح عذاب ستمگران نزدیک است. فتاوای جاهلان وهابی عربستان اینک به اوج رذالت رسیده و داعش به عنوان مجری این فتاوی، حرمتی از دین باقی نگذاشته که هتک نکرده باشد. حمله به یمن و کشتار مردم، این مظلومان بی دفاع، نیز مزید بر علت است تا پیش بینی کنیم که وقت آن رسیده که حکومت پادشاهی عربستان یکسره در هم ویران شود و ای کاش این وعده همان صبح ظهور حجت حق، مهدی آل محمد(علیهم السلام) باشد.

اللهم عجل لولیک الفرج واجعلنا من خیر أنصاره وأعوانه.

۶ نظر ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۵:۲۲
عبد منیب

به نام خدا 

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز پنجشنبه 1394/1/20 در دیدار جمعی از بانوان و شاعران و ذاکران اهل بیت (علیهم السلام) ضمن تبریک سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا(س)، مطالب بسیار مهمی را درخصوص مذاکرات هسته ای و همچنین تحولات یمن بیان کردند.
ایشان سخنان خود را با این مقدمه شروع کردند که «برخی سؤال می کنند چرا رهبری درباره مذاکرات اخیر هسته ای موضع گیری نکرده است؟»
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: علت موضع گیری نکردن رهبری این است که جایی برای موضع گیری وجود ندارد زیرا مسئولان کشور و مسئولان هسته ای می گویند هنوز کاری انجام نگرفته و هیچ موضوع الزام آوری میان دو طرف بوجود نیامده است.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: چنین وضعیتی نیاز به موضع گیری ندارد.
ایشان گفتند: اگر از من سؤال شود که «شما موافق مذاکرات اخیر هسته ای هستید یا مخالف»، می گویم نه موافق هستم و نه مخالف، چون هنوز اتفاقی نیفتاده است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: همه مشکل بعد از این است که باید درباره جزئیات بحث و گفتگو شود زیرا طرف مقابل، لجوج، بدعهد، بد معامله و اهل از پشت خنجر زدن است و ممکن است در دوره ی بحث درباره جزئیات، کشور و ملت و مذاکره کنندگان را در حصار قرار دهند.
ایشان گفتند: آنچه که تاکنون اتفاق افتاده نه اصل توافق، نه مذاکره منتهی به توافق و نه محتوای توافق را تضمین نمی کند و حتی این موضوع را هم تضمین نمی کند که این مذاکرات به توافق منتهی شود، بنابراین تبریک گفتن معنایی ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه چند نکته را متذکر شدند و گفتند: من هیچگاه درخصوص مذاکره با امریکا خوشبین نبودم و این موضوع هم بواسطه یک توهم نیست بلکه بدلیل تجربه‌ای است که در این باره وجود دارد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: اگر در آینده جزئیات مسائل و حوادث و یادداشتهای مذاکرات هسته ای این روزها منتشر شود، همه متوجه خواهند شد که این تجربه ما از کجا نشأت می گیرد
.
ایشان خاطرنشان کردند: با اینکه به مذاکره با امریکا خوشبین نبودم اما از این مذاکرات موردی با تمام وجود حمایت کردم و اکنون نیز حمایت می کنم.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: من از توافقی که عزت ملت ایران را تأمین کند، صددرصد حمایت می کنم و اگر کسی بگوید که رهبری با رسیدن به توافق مخالف است، سخن خلاف واقع گفته است.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه ایشان با توافقی که منافع ملت و کشور را تأمین کند، کاملاً موافق هستند، افزودند: البته این را هم گفته ام که «توافق نکردن بهتر از توافق بد است»، زیرا قبول نکردن توافقی که بخواهد منافع ملت ایران را پایمال کند و عزت ملت را از بین ببرد، شرف دارد بر توافقی که بخواهد ملت ایران را تحقیر کند.
رهبر انقلاب اسلامی سپس به یک ابهام صراحتاً پاسخ دادند و گفتند: برخی اوقات گفته می شود که جزئیات این مذاکرات، زیر نظر رهبری است در حالیکه این سخن دقیق نیست.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: من نسبت به مذاکرات بی تفاوت نیستم اما تا بحال در جزئیات مذاکرات دخالت نکرده ام و از این پس هم دخالت نخواهم کرد.
ایشان خاطرنشان کردند: من مسائل کلان، خطوط اصلی، چارچوبها و خط قرمزها را عمدتاً به رئیس جمهور و در برخی موارد محدود به وزیر امور خارجه گفته ام اما جزئیات در اختیار آنها است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: بنده به مجریان مذاکرات هسته ای اعتماد دارم و تاکنون تردیدی نسبت به آنها نداشته ام و ان شاءالله که در آینده هم، اینچنین باشد اما درخصوص مذاکرات هسته ای، دغدغه جدی دارم.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به طرف مقابل که اهل فریب و دروغ و عهد شکنی و حرکت درخلاف مسیر صحیح است، علت دغدغه جدی را این موضوع دانستند و گفتند: یک نمونه از چنین رفتارهای طرف مقابل در مذاکرات اخیر اتفاق افتاد و کاخ سفید بعد از گذشت حدود دو ساعت از پایان مذاکرات، بیانیه چند صفحه ای را در تبیین مذاکرات منتشر کرد که در اغلب موارد خلاف واقع بود.
ایشان افزودند: نگارش چنین بیانیه ای در مدت 2 ساعت امکان پذیر نیست بنابراین آنها در همان زمانی که در حال مذاکره با ما بودند، مشغول تدوین بیانیه ای مخدوش، غلط و برخلاف محتوای مذاکرات بودند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه طرف مقابل ما، طرف بد عهد و متقلبی است، خاطرنشان کردند: نمونه دیگر این است که آنها بعد از هر دور مذاکرات، سخنان علنی بیان می کنند و سپس خصوصی می گویند، این سخنان برای آبروداری در داخل و برای مقابله با مخالفان است در حالیکه این مسائل به ما ربطی ندارد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: آنها براساس همان ضرب المثل معروف که «کافر همه را به کیش خود پندارد» می گویند اگر رهبری ایران هم مخالفتی با مذاکرات کند، سخن واقعی آنها نیست بلکه برای آبروداری داخلی است در حالیکه آنها واقعیات داخل ایران را نمی فهمند.
ایشان تأکید کردند: سخنان رهبری با مردم براساس اعتماد متقابل است و همانطور که مردم به بنده حقیر اعتماد دارند، من هم نسبت به مردم اعتماد کامل دارم و معتقدم که همواره دست خدا با این مردم است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: حضور مردم در سرمای 22 بهمن، و در گرمای ماه رمضان در روز قدس، همه نشانه های دست خدا است و ما هم بر همین اساس به مردم اعتماد کامل داریم و سخن ما با آنان در چارچوب این احساس و صدق و بصیرت مردم است.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: من نسبت به نحوه رفتار طرف مقابل در ادامه مذاکرات دغدغه دارم.
ایشان با اشاره به برخی موافقت ها و مخالفت ها با مذاکرات هسته ای خاطرنشان کردند: نباید در این خصوص مبالغه و عجله شود بلکه باید صبر کرد و دید که چه اتفاقی خواهد افتاد.
رهبر انقلاب اسلامی در عین حال به مسئولان تأکید کردند که باید مردم و بخصوص نخبگان را در جریان جزئیات قرار دهند و آنها را از واقعیات مطلع کنند زیرا هیچ چیز محرمانه ای وجود ندارد.
حضرت آیت الله خامنه ای در جریان قرار دادن مردم و نخبگان را از جزئیات مذاکرات هسته ای، مصداق همدلی مسئولان با مردم خواندند و تأکید کردند: همدلی یک موضوع دستوری نیست بلکه باید آن را بوجود آورد و رشد داد که شرایط کنونی فرصت مناسبی برای بوجود آمدن همدلی با مردم است.
ایشان در ادامه یک پیشنهاد را به مسئولان مطرح کردند و گفتند: مسئولان که افراد صادق و علاقمند به منافع ملی هستند باید منتقدین شاخص مذاکرات را دعوت کنند و با آنان صحبت کنند؛ اگر در مطالب آنان، نکته ای بود، از آن برای پیشبرد بهتر مذاکرات، استفاده کنند و اگر نکته ای هم نبود، آنان را قانع کنند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این مصداق همدلی و یکسان سازی دلها و عمل ها است.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: ممکن است مسئولان بگویند بعلت فرصت سه ماهه برای رسیدن توافق، زمان زیادی بمنظور بحث و شنیدن سخنان منتقدین وجود ندارد که در پاسخ باید گفت این فرصت سه ماهه یک موضوع غیرقابل تغییر نیست و اگر این مدت زمان افزایش یابد هیچ اشکالی ندارد همانگونه که طرف مقابل در برهه ای از مذاکرات، زمان را هفت ماه عقب انداختند.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه بار دیگر با تأکید بر اینکه مذاکره با امریکاییها فقط در مورد موضوع هسته ای است و نه هیچ موضوع دیگری خاطرنشان کردند: البته مذاکرات درخصوص موضوع هسته ای یک تجربه است. اگر طرف مقابل از کج تابی های خود دست بردارد، این تجربه را می توان در مسائل دیگر ادامه داد اما اگر طرف مقابل به کج تابی های خود ادامه دهد، تجربه قبلی ما در بی اعتمادی به امریکا تقویت خواهد شد.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با اظهار گلایه از برخی موضع گیریها که طرف مقابل را جامعه بین المللی می داند افزودند: طرف مقابل ملت ایران که بدعهدی می کند، امریکا و سه کشور اروپایی است و نه جامعه بین المللی. جامعه بین المللی همان 150 کشوری هستند که رؤسا و نمایندگان ارشد آنها چند سال پیش در اجلاس غیرمتعهدها در تهران شرکت کردند و اینکه گفته می شود طرف مقابل ما جامعه بین المللی است که باید به ما اعتماد کند، سخن بی موردی است.
رهبر انقلاب اسلامی سپس به مواردی که ایشان در جلسات خصوصی از مسئولان در موضوع هسته ای مطالبه کرده اند، اشاره کردند و گفتند: من اصرار دارم که مسئولان، دستاوردهای کنونی هسته ای را بسیار با اهمیت تلقی کنند و آنها را کم ارزش و سبک نشمارند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه صنعت هسته ای یک ضرورت برای کشور است، افزودند: اینکه برخی روشنفکرنماها بگویند «صنعت هسته ای را برای چه می خواهیم؟»، یک فریب است.
ایشان با اشاره به نیاز کشور به صنعت پیشرفته هسته ای در عرصه های انرژی، تولید رادیودارو، شیرین کردن آب دریا، و کشاورزی خاطرنشان کردند: مهمترین ویژگی صنعت هسته ای کشور این است که دستیابی به این صنعت بسیار مهم، نتیجه انفجار استعدادهای ذاتی جوانان ایرانی بوده است، بنابراین روند پیشرفت در صنعت هسته ای باید ادامه یابد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ادعاهای چند کشور جنایتکار همچون امریکا که از بمب اتمی استفاده کرده و یا فرانسه که آزمایشهای هسته ای خطرناک انجام داده است، گفتند: آنها ما را متهم به تلاش برای ساخت بمب اتمی می کنند، در حالیکه نظام اسلامی ایران بر مبنای فتوای شرعی و همچنین بر مبنای عقلانی، هیچگاه بدنبال سلاح هسته ای نبوده و نخواهد بود، و آن را مایه دردسر می داند.
حضرت آیت الله خامنه ای مطالبه بعدی از مسئولان را، اعتماد نکردن به طرف مقابل خواندند و افزودند: اخیراً یکی از مسئولان صریحاً گفت که ما به طرف مقابل اعتماد نداریم، که اینگونه موضعگیریها خوب است.
ایشان با تاکید بر اینکه نباید فریب لبخند طرف مقابل را خورد و نباید به وعده های نقد او اعتماد کرد، گفتند: نمونه بارز این مسئله، مواضع و سخنان رئیس جمهور امریکا بعد از بیانیه اخیر است.
رهبر انقلاب، لغو یکجای تحریمها را یکی دیگر از مطالبات از مسئولان بیان کردند و افزودند: این موضوع بسیار مهم است و تحریمها باید در همان روز توافق به طور کامل لغو شوند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: اگر قرار باشد لغو تحریمها به یک فرآیند جدید مرتبط شود، اساس مذاکرات بی‌ معنا خواهد بود، زیرا هدف از مذاکرات برداشته شدن تحریمهاست.
حضرت آیت الله خامنه ای در بیان مطالبه بعدی به بحث بازرسیها اشاره و تأکید کردند: مطلقاً نباید اجازه داده شود که به بهانه نظارت، به حریم امنیتی و دفاعی کشور نفوذ کنند و مسئولین نظامی کشور نیز به هیچ وجه اجازه ندارند که به بهانه نظارت و بازرسی، بیگانگان را به این حریم راه دهند، و یا توسعه دفاعی کشور را متوقف کنند.
ایشان افزودند: لازم است توانایی دفاعی کشور و مشت محکم ملت در عرصه نظامی همچنان محکم بماند و روز بروز نیز محکم‌تر شود. همچنین به هیچ وجه نباید در مذاکرات، حمایت از برادران مقاوممان در نقاط مختلف مورد خدشه قرار گیرد.
رهبر انقلاب اسلامی در خصوص شیوه نظارت بر برنامه هسته ای ایران نیز تاکید کردند: هیچگونه شیوه نظارت غیر متعارف که ایران را به یک کشور اختصاصی از لحاظ نظارتها تبدیل کند، مورد قبول نیست و نظارتها باید تنها در محدوده همان نظارتهای متعارفی که در همه دنیا انجام میشود اعمال شود، نه بیشتر.
تذکر آخر رهبر معظم انقلاب در خصوص ضرورت تداوم توسعه فنی برنامه هسته ای کشورمان بود.
ایشان تاکید کردند: توسعه علمی و فنی در ابعاد گوناگون باید ادامه یابد البته تیم مذاکره کننده ممکن است لازم بداند که برخی محدودیتها را قبول کند که در این زمینه حرفی نداریم اما توسعه فنی باید حتماً ادامه یابد و با قدرت پیش رود.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: تأمین این خواسته ها برعهده مذاکره کنندگان است و باید با بهره گیری از نظرات افراد مطلع و امین و همچنین نظرات منتقدان، شیوه های درست مذاکراتی را پیدا و دنبال کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای سپس در بخش دیگری از سخنان خود به تحولات بسیار مهم یمن اشاره و تأکید کردند: سعودیها با تجاوز به یمن، خطا و اشتباه کردند و بدعت بدی را در منطقه بنیان گذاشتند.
رهبر انقلاب کار این روزهای دولت سعودی در یمن را مشابه جنایت صهیونیستها در غزه خواندند و به دو جنبه مهم این موضوع پرداختند.
ایشان اقدام علیه ملت یمن را «جنایت، نسل کشی و قابل تعقیب بین المللی» دانستند و افزودند: کشتن کودکان، تخریب خانه ها و نابود کردن زیر بناها و ثروتهای ملی یک کشور، جنایتی بزرگ است.
رهبر انقلاب تأکید کردند: یقیناً سعودیها در این مسئله خسارت و ضرر خواهند کرد و به هیچ وجه پیروز نخواهند شد.
حضرت آیت الله خامنه ای درخصوص دلیل پیش بینی شکست سعودیها گفتند: دلیل این پیش بینی واضح است، زیرا توانایی نظامی صهیونیستها چندین برابر سعودیها و منطقه غزه نیز یک منطقه کوچک بود، اما آنها نتوانستند موفق شوند، در حالیکه یمن، کشوری پهناور و با جمعیت دهها میلیونی است.
رهبر انقلاب تأکید کردند: سعودیها در این ماجرا قطعاً ضربه خواهند خورد و بینی آنها  به خاک مالیده خواهد شد.
ایشان با اشاره به سوابق سعودیها در مسائل سیاست خارجی گفتند: ما با سعودیها در مسائل گوناگون سیاسی اختلافات متعددی داریم اما همیشه می گفتیم که آنها در سیاست خارجی متانت و وقار نشان می دهند، اما چند جوان بی تجربه امور آن کشور را در دست گرفته و دارند جنبه توحش را بر جنبه متانت و ظاهرسازی غلبه می دهند، که این کار قطعاً به ضررشان تمام خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی خطاب به دولت سعودی تأکید کردند: این حرکت در منطقه قابل قبول نیست و من هشدار می دهم که باید دست از حرکت جنایت آمیز در یمن بردارند.
حضرت آیت الله خامنه ای سپس به حمایت و دفاع امریکا از دولت سعودی اشاره کردند و افزودند: این طبیعت امریکاست که در همه قضایا بجای اینکه از مظلوم حمایت کند، طرف ظالم را می گیرد، اما آنها نیز در این موضوع ضربه خواهند دید و شکست خواهند خورد.
ایشان با اشاره به ادعای دخالت ایران در یمن گفتند: هواپیماهای جنایتکارشان آسمان یمن را ناامن کرده و بهانه های ابلهانه ای که از نظر خداوند، ملتها و منطق بین المللی مردود است برای دخالت در یمن جور می کنند، اما این کارها را دخالت نمی دانند و در مقابل، ایران را متهم می کنند.
رهبر انقلاب، ملت یمن را ملتی کهن و با سابقه دیرین که ظرفیت و توانایی تعیین دولت خود را دارد خواندند و مجدداً تأکید کردند: لازم است دولت سعودی هرچه زودتر دست از این جنایت های فاجعه بار  بردارد.
حضرت آیت الله خامنه ای نقشه اولیه طراحی شده توسط بدخواهان ملت یمن را، ایجاد خلأ قدرت و بوجود آوردن شرایطی مشابه وضعیت بسیار بد و رقت بار لیبی خواندند و گفتند: خوشبختانه در تحقق چنین هدفی ناکام ماندند زیرا جوانان مؤمن، علاقمند و معتقد به راه و روش حضرت امیرالمؤمنین (ع) اعم از شیعه، سنی، زیدی و حنفی مقابل آنان ایستادند و از این به بعد نیز ایستادگی کرده و پیروز خواهند شد.
حضرت آیت الله خامنه ای در ابتدای بیانات خود ضمن گرامیداشت یاد مرحوم آهی، به عنوان مداحی متعهد، پایبند، خیرخواه و پر تلاش نکاتی را خطاب به مداحان متذکر شدند.
«
قدر دانستن فرصت حضور جمعیت انبوه بویژه جوانان در مجالس اهل بیت(ع)» و «لزوم ترویج معارف دین و سبک زندگی اسلامی و سوق دادن مخاطبان برای عمل به مسئولیتهای بزرگ این دوران»، اولین نکته ای بود که رهبر انقلاب خطاب به مداحان بیان کردند.
«
پرهیز از انحراف و خرافه گرایی و ایجاد گره در اعتقادات جوانان» نیز از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند
.

لینک سخنان در پایگاه مقام معظم رهبری

۲ نظر ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۳۳
عبد منیب

به نام خدا

    در زمانه ای که چشم خیلی از ماها را زر و زور فرهنگ غرب گرفته، خوب است آیه زیر را متذکر شویم: 

لَا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذِینَ کَفَرُواْ فىِ الْبِلَادِ، مَتَاعٌ قَلِیلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ  وَ بِئْسَ المِْهَادُ (آل عمران/196 و 197)

ترجمه: مبادا جنب و جوش‏ کافران در شهرها تو را بفریبد. بهره اندکی است، سپس جایگاهشان دوزخ است، و چه بد جایگاهی است. 

  این آیه زمانی در مدینه نازل شد که بسیارى از مشرکان مکه تجارت‏ پیشه بودند، و از این راه ثروت قابل ملاحظه‏ اى به دست مى ‏آوردند و در ناز و نعمت به سر می بردند، و نیز یهودیان مدینه در تجارت مهارت داشتند و از سفرهاى تجارى خود غالبا با دست پر باز می گشتند، در حالى که مسلمانان در آن زمان به خاطر شرائط خاص زندگى و از جمله مسئله مهاجرت از مکه به مدینه و محاصره اقتصادى از ناحیه دشمنان نیرومند، از نظر وضع مادى بسیار در زحمت بودند، و به سختی زندگى می کردند، مقایسه این دو حالت این سؤال را براى بعضى طرح کرده بود که چرا افراد بى ایمان این چنین در ناز و نعمتند، اما افراد با ایمان در رنج و عذاب و فقر و پریشانى زندگى می کنند؟ آیه فوق نازل شد و به این سؤال پاسخ گفت.

   شاید امروز نیز این سوال برای ما پیدا شود، اما اگر  بدانیم که زندگی انسان محدود به این دنیا نیست و انسان برای ابدیت آفریده شده و روزی طومار این جهان درهم پیچیده می شود، این دنیای محدود در نظرمان کوچک و کوچکتر خواهد شد و آخرت ابدی در نظرمان بزرگ و بزرگتر شده و آن گاه به خود  می بالیم که امت محمدیم و پیرو نسخه کامل دین خدا، دینی که اگر قدر خود را بدانیم و در سایه آن استعدادهای خود را شکوفا کنیم بهترین وضع را در دنیا و آخرت داریم. خوب است به چنین روایاتی نیز توجه کنیم که نشان می دهد مومن لحظه لحظه اش سود و رشد است و کافر لحظه لحظه اش خسران. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) است که یک انسان مومن اگر از کنار میوه فروشی عبور کند و دلش میوه ای را بخواهد و پول خرید نداشته باشد حتی به خاطر همین اندازه سختی هم پاداش می گیرد.

۲ نظر ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۰۶
عبد منیب

به نام خدا

     در خطبه هشتادم نهج البلاغه از زبان امیر المومنین (علیه السلام) به این مضمون نقل شده که زنان در ایمان و بهره اقتصادی و عقل نقص دارند چون آنها در ایام عادت ماهانه نماز نمی خوانند و روزه نمی گیرند و شهادت دو زن مانند شهادت یک مرد است و ارث زنان نیز نصف ارث مردان است. 

شخصی به نام مرتضی در مورد این حدیث جواب خواسته. هر چند این مرتضای تقلبی، معاند است و قصد دارد به قول خودش ضربه ای به پیکره نهج البلاغه و از این طریق به شیعه و مدعیاتش بزند؟! و آب به آسیاب دشمن بریزد اما بالاخره سوال کرده و قرآن می فرماید "وأما السائل فلاتنهر". از طرف دیگر برای هر کسی که این خطبه را شنیده باشد سوال بوجود می آید که این کلام چگونه از زبان امیر المومنین علی (علیه السلام) جاری شده، کسی که قرآن ناطق است و نشان آن، کلام زیبا و شیوای او در نهج البلاغه است. کسی که سرچشمه جکمت و دانش است، چگونه گفته که زنان چنین و چنانند؟! مگر فاطمه، دختر رسول خدا (علیهما السلام)، همسر او نبود و فاطمه بنت اسد(علیها سلام) مادرش و زینب (سلام الله علیها) دخترش؟! مگر او نیست که در نامه 31 نهج البلاغه می فرماید: زن گل است نه خدمتکار؟!  

این سؤال را یکی از دانشجویان دختر نیز چند وقت پیش در دانشگاه آزاد از بنده کرد و گفت دوست من میگه به خاطر خطبه هشتاد دیگه نهج البلاغه ای را که خیلی هم دوست داشتم نمی خوانم. من آنجا به ایشان و سایر دوستانشان نکته ای کلی در پاسخ این سوال گفتم و آن اینکه همانطور که قرآن شأن نزول و محکم و متشابه دارد، احادیث اهل بیت (علیهم السلام) نیز چنینند. و بعد در مورد "محکم و متشابه" و "شأن نزول" که البته در مورد احادیث تعبیر به "مورد صدور" می کنند، توضیحاتی دادم. اما در اینجا مطلب را جور دیگری و آسان تر برای همه دوستداران امیر المؤمنین علی (علیه السلام) می گویم:

در مورد خطبه هشتادم نهج البلاغه بحث زیاد شده و برخی این خطبه را از امیر المؤمنین(ع) نداسته اند. یادم است یکی از اساتید ادبیات عرب می فرمودند که من این خطبه را در کتاب "البیان والتبیین" جاحظ (از ادبای قرن دوم و سوم هجری) یافتم و این خطبه از حضرت علی(ع) نیست.

اما به نظر بنده بهتر است به تشخیص سید رضی(ره)، جمع آورنده نهج البلاغه، که خود ادیب و اسلام شناس بزرگی بوده اعتماد کنیم و بگوییم که اتفاقا این خطبه از امیر مؤمنان(ع) است با این توضیح که همان طور که خدای متعال از گفتن حق حیا نمی کند(آیه 25 سوره مبارکه بقره) امیر مومنان نیز چنینند و اصلا خدای متعال به همین خاطر این خاندان را پیشوا و امام قرار داده است. آنان به جای آنکه همانند برخی از مصلحان دروغین اجتماعی وقتی جلوی زنان قرار گرفتند مجیزگویی زنان را بکنند و آنقدر ببافند که زن را در رسیدن به کمالات بالاتر از مرد بدانند و در جلسات خصوصیشان با مردان، زنان را پایین تر از مردان و در کنار آب و غذا معرفی کنند، این بزرگواران حقایق را دیده و بیان کرده اند. دراینجا چیزی که هست این است که زن عادت ماهانه دارد و در این دوران از نماز و روزه باز می ماند. زن مسلما غلیان احساساتش از مرد بیشتر است و لذا شهادت دو زن در جایی که امکانش باشد لازم است. هر دو مورد می تواند سبب نقص زن شود. اگر زن خود را از عبادات خاص همچون قرائت قرآن و جلسات ذکر و دعا و همچنین از عبادات عام مثل انجام دادن هر عملی که رضای خدا در آن است به قصد تقرب الهی مثل تربیت فرزند، خانه داری، شوهر داری، وظایف اجتماعی و ... دور کند ایمانش ضعیف خواهد شد و همچنین اگر زن تنها بر احساسات خود سوار شود، از علم آموزی خود را دور کند، اندیشیدن را تمرین نکند و احساسات خود را در جای خود به کار نگیرد و به جای کسب کمالات، تنها و تنها به جمال خود توجه داشته باشد عقل او نقصان می یابد. در مورد مسائل اقتصادی نیز به جای نیمی از ارث، خدای متعال مهر و نفقه را برای او قرار داده که اگر زن این دو مورد را هدر دهد در بهره اقتصادی نیز ناقص می شود. پس این حدیث بیش از اینکه به کار مردان بیاید به کار زنان می آید و باید آن را قدر بدانند و مواظب خود باشند و نعمت ولایت را شاکر باشند که حق را بیان می کند و ما را از غفلت بیرون می برد. زن و مرد مشترکات بسیاری دارند و طبعا هر دو نقطه ضعفهای مشترک هم دارند که باید خود را تحت تربیت الهی قرار دهند و خود را رشید و بالنده کنند و به سعادت برسند. مسلما وقتی قرآن می گوید انسان کفور(ناسپاس)، ظلوم(ستمگر)، هلوع(کم ظرفیت)، عجول، یئوس(زودرنج) و قتور(بخیل) است زن و مرد هر دو را شامل می شود که منظور زن و مرد تربیت نشده است. به قول استاد مطهری(ره) انسان بالفعل انسان خلق نمی شود بلکه باید انسانیت خود را کسب کند. و از آنجا که زن و مرد تفاوتهایی هم دارند بنابراین نقطه ضعفهای متفاوتی هم دارند. مردها جور دیگری ایمان و عقل و اقتصادشان نقص می گیرد. مرد بد اخلاق، متکبر و بی تدبیر، هم ایمانش نقص دارد و هم عقل و اقتصادش که چون حدیث در مقام بیان آن نبوده در اینجا ذکر نشده و در روایات دیگر ذکر شده است. در واقع در این روایت که بعد از جنگ جمل واقع شده، حضرت نگاهی به زنانی که جاهلیتِ مردان آنها را از حقوقشان از جمله علم و اندیشه و ثروت باز داشته انداخته اند و وصف زنانی را کرده اند که نتوانسته اند همچون فاطمه (سلام الله علیها) و برخی دیگر از زنان عقل و ایمان خود را بالنده کنند. 


۱۰ نظر ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۱۱
عبد منیب

به نام خدا

     خدای متعال در قرآن کریم در آیات مبارکه 151 تا 153 سوره الأنعام ده فرمان به بشر داده است که در آیات 23 تا 39 سوره مبارکه الإسراء شرح و توضیح آنها آمده است. عبارت ده فرمان برای صاحبان دین الهی عبارت آشنایی است. بنابر آنچه معروف است زمانی که حضرت موسی(علی نبینا و آله و علیه السلام) به کوه طور رفت با ده فرمان از جانب خدای متعال که در لوحه هایی ثبت شده بود بازگشت. هر چند این ده فرمان آنطوری که در کتاب تورات فعلی یهودیان(سفر خروج، فصل بیستم) آمده، در چهار مورد متفاوت است اما همین شباهت شش موردی نشان از حقیقت یگانه دین خدا در همه دورانها دارد که اگر کسی با انصاف به این قرآن نگاه کند؛ یهودی باشد یا مسیحی یا زرتشتی یا مسلمان، شهادت می دهد که قرآن به عنوان آخرین نسخه و طبعا کاملترین نسخه کتاب الهی، همه کتاب های پیشین را تصدیق می کند و حاکم بر آنها و نگهدارنده آنها از تحریف و دگرگونی و بنابر خود قرآن در آیه 48 سوره مبارکه  مائده"مصدّق و مهیمن کتب الهی" است.

این ده فرمان را از قرآن کریم اینجا ذکر می کنم به این امید که با انتشار این ده مورد، بشر با پایبندی به آنها سعادت خود را در این جهان و جهان آخرت تضمین کند:

1- قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً: بگو بیایید تا آنچه را پروردگارتان برای شما حرمت داده تلاوت کنم: اینکه چیزی را شریک او قرار ندهید،

2- وَبِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً: و به پدر و مادرتان نیکی کنید.

3- وَلا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ: و فرزندانتان را از فقر نکشید که ما شما و آنها را روزی می دهیم. 

4- وَلا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ : و به کارهای بسیار زشت نزدیک نشوید چه آشکار باشد و چه پنهان؛

5- وَلا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ: و کسی را که خدا حرمت داشته جز  به حق نکشید. این آن چیزی است که شما را به آن توصیه کرده، امید است که اندیشه کنید.

6- وَلا تَقْرَبُوا مالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ: و به مال یتیم جز برای بهتر کردن آن نزدیک نشوید تا اینکه به بلوغ برسد.

7- وَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمِیزانَ بِالْقِسْطِ لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها: و با عدالت پیمانه و ترازو کنید. البته هر کس را تنها به اندازه توانش تکلیف می کنیم. 

8- وَإِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبى‏: و هر گاه سخن گفتید عدالت را رعایت کنید هر چند در مورد خویشاوند باشد. 

9- وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ: و به پیمانی که با خدا می بندید وفادار باشید. این آن چیزی است که شما را به آن توصیه کرده است. امید است که به خاطر داشته باشید. 

10- وَأَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ: و این راه مستقیم من است. از آن تبعیت کنید و از راههای دیگر تبعیت نکنید که شما را از راه او جدا کند. این آن چیزی است که شما را به آن توصیه کرده است. امید است که خویشتندار باشید.

 (الأنعام/151- 153)


۲ نظر ۲۸ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۱۹
عبد منیب

به نام خدا

خدای متعال در آیه 21 سوره مبارکه احزاب می فرماید که رسول خدا برای همه کسانی که به خدا و روز قیامت امید دارند و خدا را بسیار یاد می کنند سرمشق و الگوست. طبعا اولین کسی که پیامبر اکرم (ص) را الگوی خود قرار داد امیر المومنین علی(علیه السلام) بود. در قسمتی از خطبه 160 نهج البلاغه خود حضرت به یک درس از درسهایی که از پیامبر گرفته اند اشاره کرده اند. ما معمولا چنین احادیثی را با لطائف الحیلی توجیه می کنیم و از عمل کردن به آنها سرباز می زنیم. مسلما برای عمل به این حدیث نباید پیراهن وصله دار پوشید اما آیا کسی که چند میلیون وسیله تزیینی در خانه دارد و ماشین چند صد میلیونی سوار است می تواند بگوید من به این حدیث عمل کرده ام؟! دلیل ساده زیستی را نیز خود حضرت در یک جمله زیبا گفته اند: «صبحگاهان رهروان شب ستایش می شوند»؛ یعنی ساده زیستی سبب سرعت کار  ما در حرکت به سوی سعادت می شود. بنابراین هر چند مالت حلال باشد که کار بسیار سختی است، باز زیاد از نیاز خرج کردن وزر و وبال است و این قضیه صبح قیامت مشخص خواهد شد. به هر حال حدیث را در زیر برای دوستداران محمد(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت او آورده ام که خط گم نشود:

إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ مُحَمَّداً (صلى‏ الله‏ علیه ‏وآله) عَلَماً لِلسَّاعَةِ: خداوند «محمد» (ص) را نشانه قیامت، 

وَ مُبَشِّراً بِالْجَنَّةِ وَ مُنْذِراً بِالْعُقُوبَةِ: بشارت دهنده به بهشت و هشدار دهنده نسبت به عقوبتها و کیفرها قرار داده است، 

خَرَجَ مِنَ الدُّنْیَا خَمِیصاً وَ وَرَدَ الْآخِرَةَ سَلِیماً: او با شکم گرسنه از این جهان رفت و با سلامت روح و ایمان به سراى دیگر وارد شد، 

لَمْ یَضَعْ حَجَراً عَلَى حَجَرٍ حَتَّى مَضَى لِسَبِیلِهِ وَ أَجَابَ دَاعِیَ رَبِّهِ : او تا آن دم که از این دنیا رفت و دعوت حق را اجابت نمود، سنگى روى سنگ نگذاشت. 

فَمَا أَعْظَمَ مِنَّةَ اللَّهِ عِنْدَنَا حِینَ أَنْعَمَ عَلَیْنَا بِهِ سَلَفاً نَتَّبِعُهُ وَ قَائِداً نَطَأُ عَقِبَهُ: چه منت بزرگى خدا بر ما گذاشته که چنین پیشوا و رهبرى به ما عنایت کرده تا راه او را بپوئیم!

وَ اللَّهِ لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِی هَذِهِ حَتَّى اسْتَحْیَیْتُ مِنْ رَاقِعِهَا: به خدا سوگند آن قدر این پیراهن خود را وصله زدم که از وصله کننده آن شرم دارم، 

وَ لَقَدْ قَالَ لِی قَائِلٌ أَ لَا تَنْبِذُهَا عَنْکَ: کسى به من گفت: چرا این لباس کهنه را بیرون نمى‏ اندازى؟ 

فَقُلْتُ: اغْرُبْ عَنِّی: گفتم: از من دور شو؛ 

فَعِنْدَ الصَّبَاحِ یَحْمَدُ الْقَوْمُ السُّرَى: «صبحگاهان رهروان شب ستایش مى‏ شوند»

 قسمتی از خطبه 160 نهج البلاغه

۰ نظر ۲۷ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۲۹
عبد منیب

به نام خدا

به امید اینکه جوانان بیشتری در اروپا و آمریکای شمالی نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران حضرت آیت الله خامنه ای(مد ظله العالی) را بخوانند و ان شاء الله اخبار خوبی را در این کشورها بشنویم نامه را اینجا(here) منتشر می کنم. نامه، اول بهمن امسال(1393) خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی در پی حوادث اخیر فرانسه به زبان انگلیسی از سوی دفتر ایشان منتشر شده که ترجمه آن به شرح زیر است:

بسم‌ الله الرّحمن الرّحیم

به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی

حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره‌ی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار می دهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما می بینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمی کنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند. 

سخن من با شما درباره‌ی اسلام است و به‌طور خاص، درباره‌ی تصویر و چهره‌ای که از اسلام به شما ارائه می گردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره‌گیری از آن، متأسّفانه سابقه‌ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمی خواهم به «هراس‌های» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می‌بینید که در تاریخ نگاری‌های جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانه‌ی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از برده‌داری شرمسار است، از دوره‌ی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین‌پوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزی‌هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی می کنند.

این به‌خودی‌خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگو کردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما می خواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته‌های دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوه‌ی برخورد با فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، از شکل‌گیری آگاهی عمومی جلوگیری می شود؟

شما به خوبی می دانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینه‌ی مشترک تمام آن سودجویی‌های ستمگرانه بوده است. اکنون من می خواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس‌افکنی و نفرت‌پراکنی، این‌بار با شدّتی بی‌سابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامه‌ی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه‌ی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین می گردد؟ پس خواسته‌ی اوّل من این است که درباره‌ی انگیزه‌های این سیاه‌نمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.

خواسته‌ی دوم من این است که در واکنش به سیل پیش داوری‌ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی‌واسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن می گریزانند و می ترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمی کنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه می گویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست‌های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌اید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و آموزه‌های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده‌اید؟ آیا تاکنون به جز رسانه‌ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده‌اید؟ آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟

من از شما می خواهم اجازه ندهید با چهره‌پردازی‌های موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بی طرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس به‌صورت فردی نمی تواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما می تواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا می تواند پرسش‌های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش‌ها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت‌های نو پیش روی شما قرار می دهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیش داوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّت‌پذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسوده‌تر به نگارش درآورند.

سیّدعلی خامنه‌ای

1/بهمن/1393

لینک کلیپهای صوتی این نامه  به زبانهای گوناگون(sound)

۱ نظر ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۳۳
عبد منیب

به نام خدا

در کتاب شریف کافی از وجود نازنین امام صادق (علیه السلام) نقل شده که روزی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) یاد کردند و بعد از قول امیر المومنین (علیه السلام) فرمودند:

مَا بَرَأَ اللَّهُ نَسَمَةً خَیْراً مِنْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله)

خدا هیچ انسانی را بهتر از محمّد (صلی الله علیه و آله) خلق نکرده است.

(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 440)

۲ نظر ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۲۱
عبد منیب

به نام خدای زیبا و زیبا آفرین

آیا تا به حال به آیه زیر توجه کرده اید که خدای متعال ارتباط بین حس زیبایی دوستی بشر و طبیعت زیبا را چگونه بیان می کند؟! 

وَ لَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُون (النحل/6)

و در آنها[چهارپایان] براى شما زیبایى است، آن گاه که آنها را از چراگاه برمى‏ گردانید، و هنگامى که آنها را به چراگاه مى‏ برید.

به نظرم می رسد این نشان از یگانگی خدای این جهان و انسان به عنوان اشرف مخلوقات دارد! 

به نظر شما از این آیه چه می توان فهمید؟

 
۱ نظر ۰۵ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۴۹
عبد منیب

به نام خدا

گلهای نرگس باغچه ما چند روز است نمایان شده اند و در این روزهای زمستانی مرا هر روز به یاد "گل نرگس" می­ اندازند. و چقدر اسم با مسمایی است "گل نرگس"! نمی دانم چه کسی اول بار به آن وجود نازنین و آن امید واقعی دلها لقب "گل نرگس" داده است، اما می دانم که او ثمره نرگس(مادرش) و حضرت ابا محمد العسکری (علیهما السلام) است و آنچنان که از اشعار عربی بر می آید زمانی که مادرش به این نام نامیده شده گل نرگس نیز به این نام نامیده می شده است. او در زمستان سرد سختی­ها خواهد آمد و همچون گل نرگس خود نیز چشم به راه است. او همچون گل نرگس نوید بهار می دهد و عطری دارد که همچون گل نرگس واقعی از گلهای دروغین به واسطه این عطر شناخته می شود و همچون گل نرگس عطرش شفای بیماری زمستان است. ای کاش همین زمستان، قبل از اینکه گلهای نرگس باغچه ما پژمرده شوند نوید آمدن "گل نرگس" را بدهند. 

۱ نظر ۳۰ دی ۹۳ ، ۲۰:۴۳
عبد منیب