<>

عبد منیب


این وبلاگ به منظور خدمتی به اهل ایمان و عمل و در راستای نشر معارف بلند اسلام عزیز منتشر شده است. مطالب را با موضوعاتی که در پایین این صفحه مشخص شده آورده ام و قصدم این است که از انتشار مطالبی که خود فهم نکرده ام و همچنین مطالب سایر نویسندگان حتی الامکان خودداری کنم و در واقع به نوبه خود به تولید اثر بپردازم و در صورت نقل مطلب از جایی، مأخذ را ذکر کنم. لطفا مرا از نظرات خویش بهره مند سازید.

آخرین نظرات
  • ۱۵ فروردين ۰۲، ۲۱:۲۹ - احمد
    Ya Ali

به نام خدا

رجانیوز مطلبی رو با عنوان بالا منتشر کرده که لینک آن را برای شما قرار دادم تا یا گریه کنید، یا بخندید، یا بی خیال رد بشید.

آدمکشها سالگرد جنایاتشان را جشن گرفتند


۰ نظر ۲۰ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۵۸
عبد منیب

بالاخره یک نفر به سیاست "برد- برد" اعتراض کرد!
حجت‌الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه در مراسم سالروز قیام 15 خرداد در قم در بخشی از سخنان خود به انتقاد از برخی سیاست های دولت پرداخت و به گزارش ایسنا در بخشی از سخنان خود گفت:
«در مسئله مذاکره مسائل باید روشن مطرح شود مگر می‌شود در این عرصه هم ما «برد» کنیم و هم آمریکا؟ »
اولین بار که سیاست "برد – برد" را از زبان رئیس جمهور و مسئولان وزارت امور خارجه شنیدم گمان می کردم منظور این است که ما هر کار کنیم برد باشد؛ یعنی هر دو "برد" برای ما باشد؛ یعنی یک چیزی مثل "إحدی الحسنیین"(یکی از دو چیز نیکو) که قرآن در مورد جهادگران مطرح می کند که یا پیروز می شوند و یک برد حاصل می کنند یا شهید می شوند که خود یک برد است. اما در کمال ناباوری دیدم که منظور از این "برد برد" این است که هم ما برد کنیم و هم دشمن. از آن موقع تا حالا هر وقت به این مسئله فکر کرده ام و در آیات و روایاتی که در ذهن داشتم جستجو کردم، نتوانستم منطق صحیح و درستی در مورد این سیاست پیدا کنم و برایم عجیب بود که چرا از سوی دلسوزان عرصه فرهنگی و سیاسی اعتراضی به این موضوع نمی شود. تا اینکه در خبرها دیدم که اخیرا دادستان کل کشور به این موضوع اعتراض نموده است. بر مبنای منطق قرآن نمی توان برای دشمن خدا آرزوی برد داشت چه برسد که این قضیه به قول سخنگوی قوه قضائیه امکان پذیر هم نباشد. حتی طلب آمرزش و بخشش نیز برای چنین کسی نمی توان کرد. چرا که در قرآن کریم با اینکه حضرت ابراهیم(علیه السلام)، آن بزرگ مرد تاریخ بشر، به عنوان اسوه و الگو معرفی شده است، اما خدای متعال صحنه ای از زندگی وی را بلافاصله استثنا کرده تا حتی ذره ای گرد نیز بر حقایق اصیل قرآن ننشیند. در آیه 4 سوره ممتحنه آمده است:
«قَدْ کاَنَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فىِ إِبْرَاهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُواْ لِقَوْمهِ إِنَّا بُرَءَ ؤُاْ مِنکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکم وَ بَدَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَ الْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتىَ‏ تُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَ مَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن شىءٍ  رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکلَّنَا وَ إِلَیْکَ أَنَبْنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیر»
ترجمه: براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامى که به قوم (مشرک) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا مى‏پرستید بیزاریم. ما نسبت به شما کافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنى همیشگى آشکار شده است تا آن زمان که به خداى یگانه ایمان بیاورید! جز آن سخن ابراهیم که به عمویش آزر گفت (و وعده داد) که براى تو آمرزش طلب مى‏کنم، و در عین حال در برابر خداوند براى تو مالک چیزى نیستم (و اختیارى ندارم). پروردگارا! ما بر تو توکّل کردیم و به سوى تو بازگشتیم، و همه فرجام ها به سوى تو است!
در آیه 114 سوره توبه این قضیه روشن تر شده است:
«وَ مَا کاَنَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَینَ‏ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبرَّأَ مِنْهُ  إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ»
ترجمه: و استغفار ابراهیم براى عمویش آزر، فقط بخاطر وعده‏اى بود که به او داده بود (تا وى را بسوى ایمان جذب کند) امّا هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خداست، از او بیزارى جست. به یقین، ابراهیم مهربان و بردبار بود!


۶ نظر ۱۸ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۳۳
عبد منیب

به نام خدا

دوستی از من پرسید چرا برای زنان بارداری که نا آرام و در زحمت هستند توصیه می کنند که سوره محمّد را زیاد بخوانند؟
پاسخ دادم: اینکه سوره ی محمّد خواصش چیست را نمی دانم و روایاتی در این زمینه وجود دارد که خواصی را برای بعضی سوره ها و آیات بر می شمرند اما روایتی در ذهن دارم که امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: « ما فرزندان خود را تا 7 روز محمّد می نامیم و پس از آن اگر خواستیم نام او را عوض می کنیم و اگر نخواستیم همان محمّد می گذاریم.» در روایت دیگری دیدم به این مضمون که فرموده بود: اگرمی  خواهید فرزندتان پسر متولد شود او را در شکم مادرش محمّد بنامید و وقتی به دنیا آمد اگر خواستید نام او را تغییر دهید. در روایت دیگری است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند:« هر کس چهار پسر داشته باشد و هیچ کدام را به نام من نگذارد، به من ستم کرده است.»
این روایات نشان از اثری دارد که خداوند به نام محمّد بخشیده است. نامی که خداوند بر آخرین پیامبر و رسولش قرار داد. او که مایه رحمت همه جهان و مایه آسایش و آرامش خداپرستان بود.
على بن حسین بابویه قمی در قرن چهارم هجری در کتابش (الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص120) روایتی را با سند از پیامبر اکرم (ص) آورده است که:
«الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی، اسْمُهُ‏ اسْمِی‏، وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی، أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقاً، تَکُونُ لَهُ غَیْبَةٌ وَ حَیْرَةٌ حَتَّى تَضِلَّ الْخَلْقُ عَنْ أَدْیَانِهِمْ، فَعِنْدَ ذَلِکَ یُقْبِلُ کَالشِّهَابِ الثَّاقِبِ، فَیَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً »
«مهدی از فرزندان من است، اسم او اسم من است و لقبش لقب من، او شبیه ترین مردم از نظر شمایل و اخلاق به من است، غیبتی دارد و همچنین آن چنان سرگردانی [برای مردم]که مردم آیینشان را از دست می دهند و در این هنگام او همچون شهاب شکافنده ای می رسد و زمین را پر از عدل و داد می کند، همانطور که از ظلم و ستم پر شده بود»

این روایت و روایات دیگری که در این زمینه وجود دارد نشان می دهد که نام آخرین وصی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نیز محمّد است، یعنی همان نامی که در برخی کتب م ح م د نوشته شده است. علت این نوع نگارش نیز برخی روایات در این زمینه است.

۱ نظر ۱۶ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۰۰
عبد منیب

به نام خدا

میلاد حضرت حسین بن علی و عباس بن علی و علی بن حسین (علیهم السلام) و همچنین میلاد حضرت علی اکبر(علیه السلام) و میلاد حضرت بقیه الله الاعظم(صلوات الله علیه) را به مخاطبان این وبلاگ و همه دوست داران اهل بیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تبریک عرض می کنم. به خاطر این همه مناسبت شادی بخش، کلیپ سرود زیبای "ائمتی اثنا عشر" را که در مورد امامان دوازده گانه و کار یک گروه لبنانی است تقدیم دوستان می کنم. متن این سرود را سایت "عربی برای همه" پیاده و ترجمه کرده است، ضمن اینکه زیر نویس این کلیپ به زبان انگلیسی است. بنده با اندکی ویرایش متن این سرود را به همراه کلیپ آن برای شما اینجا قرار دادم.

کلیپ سرود ائمتی اثنا عشر
حجم: 27.2 مگابایت
متن سرود ائمتی اثنا عشر
حجم: 45.5 کیلوبایت

۱ نظر ۱۳ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۰۹
عبد منیب

به نام آفریننده نور

 سالروز مبعوث شدن پیامبر اکرم، آخرین و بزرگترین پیام آور الهی حضرت محمّد(روحی فداه)، به نبوت و رسالت بر تمام آزادگان جهان مبارک باد
زیارت شریف آل یاسین، زیارت زیبایی است که در مورد معصومان(علیهم السلام) خصوصا امام زمان(عج) است. ظاهرا قدیمی ترین سندی که این زیارت در آن آمده کتاب الاحتجاج طبرسی(جلد2، صفحه492) است. این زیارت از ناحیه امام زمان حضرت بقیه الله (عج) آمده است. در پایان این زیارت به عنوان دعا جملات زیبایی در مورد نور وجود دارد. در این روایت پیامبر اکرم(ص) سراسر نور و نشانه و نماد آن معرفی شده اند و نور به ده نوع تقسیم شده و هر یک به یکی از اعضای بدن ما یا اعمال ما نسبت داده شده است که ما خواهان آنیم. حکیمان در تعریف نور آورده اند که نور چیزی است که خود روشن است و سبب روشنایی می شود. بنابراین فکری روشن است که ثبات داشته باشد، دلی روشن است که ایمان و یقین جای آن باشد، زبانی روشن است که راست بگوید، دینی روشن است که بصیرت در آن باشد و گوش و چشمی روشن است که حقیقت را ببیند و بفهمد و محمد و آل محمد را دوست داشته باشد. این روایت نورانی را به عنوان عیدی تقدیم خوانندگان وبلاگ عبد منیب می کنم:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ نَبِیِّ رَحْمَتِکَ وَ کَلِمَةِ نُورِکَ وَ أَنْ تَمْلَأَ قَلْبِی نُورَ الْیَقِینِ وَ صَدْرِی نُورَ الْإِیمَانِ وَ فِکْرِی نُورَ الثَّبَاتِ وَ عَزْمِی نُورَ الْعِلْمِ وَ قُوَّتِی نُورَ الْعَمَلِ وَ لِسَانِی نُورَ الصِّدْقِ وَ دِینِی نُورَ الْبَصَائِرِ مِنْ عِنْدِکَ وَ بَصَرِی نُورَ الضِّیَاءِ وَ سَمْعِی نُورَ وَعْیِ الْحِکْمَةِ وَ مَوَدَّتِی نُورَ الْمُوَالاةِ لِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ (ع)»
خدایا از تو می خواهم که درجات محمّد، پیامبر رحمت و نشانه و نماد نورت را بالا ببری،
و قلب مرا با نور یقین پرکنی
و سینه ام را با نور ایمان
و فکرم را با نور ثبات
و اراده ام را با نور علم
و نیرویم را با نور عمل
و زبانم را با نور راستی
و دینم را با نور بینش از جانب خودت
و دیده ام را با نور روشنایی
و گوشم را با نور فهم حکمت
و دوستی ام را با نور دوست داشتن محمد و آل او پر کن.

۱ نظر ۰۵ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۴۷
عبد منیب

به نام خدا

سالروز شهادت جانسوز حضرت موسی بن جعفر را به همه دوستداران این امام بزرگ تسلیت عرض می کنم و این حدیث زیبا را به این عزیزان تقدیم می کنم. به این امید که ان شاء الله با عمل به این حدیث از پیروان واقعی این امام مهربان و همه معصومان(علیهم السلام) باشیم. در این حدیث اومده که درجات بهشتیان به اندازه آیات قرآنه و در مورد شیوه قرآن خوندن ایشون نکته ای داره. حدیث در کتاب شریف "کافی" جلد دوم صفحه 606 آمده و به این صورته:

عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ حَفْصٍ قَالَ:

 «سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ (ع) یَقُولُ لِرَجُلٍ أَ تُحِبُّ الْبَقَاءَ فِی الدُّنْیَا فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ وَ لِمَ قَالَ لِقِرَاءَةِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فَسَکَتَ عَنْهُ فَقَالَ لَهُ بَعْدَ سَاعَةٍ یَا حَفْصُ مَنْ مَاتَ مِنْ أَوْلِیَائِنَا وَ شِیعَتِنَا وَ لَمْ یُحْسِنِ الْقُرْآنَ عُلِّمَ فِی قَبْرِهِ لِیَرْفَعَ اللَّهُ بِهِ مِنْ دَرَجَتِهِ فَإِنَّ دَرَجَاتِ الْجَنَّةِ عَلَى قَدْرِ آیَاتِ الْقُرْآنِ یُقَالُ لَهُ اقْرَأْ وَ ارْقَ فَیَقْرَأُ ثُمَّ یَرْقَى قَالَ حَفْصٌ فَمَا رَأَیْتُ أَحَداً أَشَدَّ خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ مِنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع وَ لَا أَرْجَى النَّاسِ مِنْهُ وَ کَانَتْ قِرَاءَتُهُ حُزْناً فَإِذَا قَرَأَ فَکَأَنَّهُ یُخَاطِبُ إِنْسَاناً

سلیمان بن داود از حفص روایت کرده که  گفته: از موسی بن جعفر(ع) شنیدم که به مردی می فرمود:

آیا دوست داری تو این دنیا بمونی؟ گفت: بله. فرمود: چرا؟ گفت: برای اینکه سوره «قل هو الله احد» رو بخونم. امام چیزی نگفت و بعد از چند لحظه فرمود: ای حفص! هر کس از دوستان و شیعیان ما از دنیا بره و قرآن را به خوبی ندونه، در قبرش بهش یاد میدن تا درجاتش تو بهشت بالا بره؛ برای اینکه درجات بهشت به اندازه آیات قرآنه. به او گفته میشه بخون و بالا برو؛ و او هم میخونه و بالا میره. بعد سلیمان میگه که حفص گفت:

هیچ کس را به اندازه موسی بن جعفر ندیدم که از نفس خودش بترسه. و هیچ کس رو هم امیدوار تر از او ندیدم. قرائت محزونی داشت و وقتی میخوند انگار یه آدم رو خطاب قرار می داد.

۲ نظر ۰۴ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۰۸
عبد منیب

به نام خدا

چندی قبل که مطلب مرجع تقلید لس آنجلسی را با موضوع حسن اللهیاری در وبلاگ عبد منیب منتشر کردم دوست قدیمی از بنده خواستند تا در مورد یاسر حبیب هم مطلبی منتشر کنم. قصد داشتم چنین کاری را انجام دهم و کلیپی را که سایت عمامه های انگلیسی به همین نام آماده کرده بود منتشر کنم، اما گفتم خود وبلاگ را به شما معرفی کنم شاید بهتر باشد لذا آدرس وبلاگ را برایتان اینجا قرار می دهم. کسانی که دوست داشتند برای دانلود این کلیپ و کلیپ های دیگر به آن مراجعه کنند.

http://efrat.blog.ir/

کلیپ عمامه های انگلیسی را خود بنده دیده ام. آنچه بیش از همه دردآور است و عمق کینه دشمن را نشان می دهد صحبتهای برادر سید صادق شیرازی،سید مجتبی شیرازی، است که کلمات بسیار دردناکی به زبان می آورد. زبان ایشان عربی است اما گمان کنم مطالبش واضح است و نیاز به ترجمه ندارد.

۲ نظر ۰۳ خرداد ۹۳ ، ۲۰:۱۹
عبد منیب
به نام خدا
داشتم فکر می کردم اگر مثلا یک سرباز فرمانده خود در ارتش را می توانست شب ها در مسجد یا کوچه و بازار ببیند آیا دیگر ترسی از وی در پادگان داشت که بخواهد فرار کند یا از زیر کار فرار کند یا بدگویی وی را بکند یا ...؟! آیا آن فرمانده احساس می کرد این سرباز که زیر دست اوست گویی بی پدر و مادر و اصل و نسب در پادگان رها شده است و باید به او زور گفت؟! به ذهنم رسید تنها در ارتش هم چنین نیست که خانه سازمانی وجود دارد و محیط زندگی آنها مثل محیط کارشان خاص است. به طور کلی نظامیان و گاهی استادان دانشگاه، معلمان و اخیرا طلبه ها و ... نیز دارای خانه های سازمانی هستند. طبعا فرزندان این خانواده ها نیز در یک محیط خاص بزرگ می شوند و این گونه جامعه گویی پاره پاره شده است. حتی ساکنان یک منطقه خاص از شهری مانند اصفهان ممکن است به ندرت به دیگر مناطق رفت و آمد داشته باشند. برای مثال رودخانه زاینده رود گویی یک خط مرزی است و بسیاری از کسانی که در دو طرف این مرز هستند با وجود بزرگراههایی که در اطراف این شهر است گویی اصلا نیازی به رفت و آمد در داخل شهر و دیگر مناطق شهری ندارند و گویی فرهنگ هر منطقه مخصوص خود است. اینجاست که در کار ساخت و ساز شهری، بیش از اینکه شکل ساختمان موثر یا متاثر از فرهنگ باشد، محل ساختمان موثر در فرهنگ و متأثر از آن است. با خود فکر می کردم که آیا در قرآن کریم اشاره ای برای این مشکل فرهنگی وجود دارد؟ به یاد قوم سبأ افتادم که اشراف قوم از خدا خواستند که "ربنا باعد بین اسفارنا" یعنی خدایا منزلگاههای سفر ما را از هم دور کن. این دعا که از زبان قوم منحرف شده سبأ است از عجیب ترین دعاها و خواسته های بشر تربیت نشده است که دوست دارد منافع اختصاصی داشته باشد، به گونه ای که دیگران از آن محروم باشند، هرچند منافع به قدری باشد که همه بتوانند در آن سهیم باشند. دقیقا در مورد قوم سبأ چنین بود؛ چون قرآن قوم سبأ را به گونه ای معرفی می کند که محل زندگی آنها آنچنان با برکت و حاصل خیز بود که همه بدون هیچ مشکلی به راحتی در کنار هم زندگی کرده و از یک آبادی به آبادی دیگر سفر می کردند. اما باد نخوت وزیدن گرفت و از خدا خواستند در بین سرزمینهای آنها سرزمین های خشکی پدید آید و همه مناطق به یک گونه آباد نباشد و همه در امکانات برابر نباشند و همه نتوانند مثل هم سفر کنند.(به سوره سبأ آیات 20-15 مراجعه کنید) برای من که مدتی در اصفهان به دنبال خانه می گشتم این قضیه واضح و بعضا نمیدانم بگویم خنده دار یا گریه دار بود. در منطقه ای از اصفهان زمانی زمین متری 12 میلیون تومان بود و دو سه کیلومتر آن طرف تر 450 هزار تومان. حتی جالب است که در یکی از خیابان های اصفهان در ابتدای یک کوچه زمین متری 900 هزار تومان بود و در انتها متری 2 میلیون و صاحبان آنها با افتخار می گفتند که بله محل زمین ما چنین است و چنان! چه کار دارد به فلان محل که چنان است و چنین!؟
نابسامانی اقتصادی به کنار که به نظرم این هم ناشی از نابسامانی فرهنگی است، با این نابسامانی فرهنگی چه کنیم؟
۰ نظر ۲۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۴۲
عبد منیب

به نام خدا

مصاحبه خبرنگار شبکه نیل مصر با شیخ احمد الطیب شیخ و مفتی دانشگاه الأزهر مصر که البته سال گذشته واقع شده خواندنی است. با خواندن این مصاحبه می بینید که چگونه روشنفکری سبب شده تا ایشون خودش رو در خط تعادل نگه داره و از جاده انصاف بیرون نره و خشنودی خدا رو با کلام خودش بدست بیاره. این روشنفکری البته یه جاهایی باعث شده برخی پا رو از جاده انصاف بیرون بذارند و موجبات گمراهی خودشون و جامعه را فراهم کنند. اینجاست که باید گفت روشنفکری یه چاقوی دو دمه که اگه ضوابط و چارچوبش رعایت نشه و کسی بخواد بدون قاعده و اصول و به  خاطر خوشامد این و اون نظر بده چگونه به انحراف میره. بنابراین صحبت از خدمت و خیانت روشنفکرها در طول تاریخه.
نمونه مثبت روشنفکری رو اینجا براتون گذاشتم. بخونید که خوندنیه.

۱ نظر ۱۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۰۵
عبد منیب

به نام خدا
رجب به معنی "بزرگ داشتن" است. گویی ماه رجب نیز به همین خاطر رجب نام گرفته؛ چرا که قبل از اسلام نیز اعراب آن را بزرگ می داشتند و در این ماه، جنگ را حرام می دونستند و اسلام نیز این ماه را بزرگ داشت و به همین خاطر این ماه "رجب المُرَجَّب" یعنی "رجب"ی که بزرگ داشته شده، نام گرفت.(رجوع کنید به: مجمع البحرین، ج‏2، ص: 68)
   شیخ صدوق در کتاب "ثواب الأعمال و عقاب الأعمال" از موسی بن جعفر (علیه السلام) آورده که رجب نام رودخونه ای در بهشته که از شیر سفیدتر و از عسل گواراتره که اگه کسی یه روز رو در ماه رجب روزه بگیره خدا به او از آب اون رودخونه می نوشونه. همچنین باز از این امام بزرگوار (علیه السلام)  نقل کرده که : «رجب ماه بزرگیه که خدا پاداش ها رو در اون چند برابر میکنه و گناهان را میبخشه. هر کس یه روز از رجب رو روزه بگیره، آتش به اندازه مسیر صد سال از او دور میشه، و هر کس سی روز رو روزه بگیره بهشت براش واجب میشه. »( ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص: 54)
شیخ صدوق از برجسته ترین عالمان شیعه در قرن چهارم هجری است. ایشون کتاب جداگانه ای داره به نام "فضائل الأشهر الثلاثة"  که در آن 158 حدیث رو از معصومان(علیهم السلام) در مورد فضیلت سه ماه رجب، شعبان و رمضان جمع آوری کرده که مورد توجه علامه مجلسی در کتاب "بحار الانوار"، شیخ حر عاملی در کتاب "وسائل الشیعه" و شیخ عباس قمی در کتاب "مفاتیح الجنان" قرار گرفته.
این عالم بزرگ در این کتاب از وجود نازنین امام صادق(علیه السلام) نقل کرده که ایشون فرمودند: «روز قیامت که میشه یکی از میون عرش صدا میزنه: رجبی ها کجان؟ در این هنگام مردمی پا میشند که چهره هاشون میدرخشه و روی سرهاشون تاج پادشاهیه که با مروارید و یاقوت تزیین شده و با هر کدوم از اونها هزار فرشته از سمت راست و هزار تا از سمت چپ وجود داره که بهش میگن: «ای عبد خدا! گوارای وجودت باشه احترامی که خدای عزیز و جلیل برات قائله.» یکدفعه صدایی از جانب خدای بزرگ میاد که بندگان و کنیزان من! به عزت و جلالم قسم یه جای خوب بتون میدم و بسیار بتون میبخشم و ساختمانهایی در بهشت بتون میدم که رودها در زیرش جاریه ، در اون همیشه هستید و چه خوبه پاداش عمل کننده ها؛ زیرا شما داوطلبانه برای من روزه گرفتید؛ در ماهی که من خیلی براش احترام قائل بودم و حقش رو واجب میدونستم. فرشتگان من! بندگان و کنیزان منو داخل بهشت کنید. سپس امام صادق فرمودند: این مقام برای کسیه که چیزی از ماه رجب رو روزه بگیره؛ هرچند یه روز در اول یا وسط یا آخر اون باشه.» (فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 31)
خدا توفیق بده بتونیم چند روز این ماه رو روزه بگیریم و رجبی بشیم و وقتی اون دنیا صدا زدند: کی رجبیه؟ ما هم پاشیم.
۳ نظر ۱۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۰۰
عبد منیب