اگه خدا طرفدار مردا نیست چرا تو قرآن مدام در نعمت های بهشتی صحبت از حور عین است؟
یکی این سوال را ازم پرسید. گفتم:
اول اینکه هر چی قرآن میگه درسته و عین واقعیت. «و من اصدق من الله قیلا»(النساء/122) یعنی چه کسی راستگوتر از خداست. بنابراین وقتی قران میگه حورعین هست حتما هست. اشخاصی از جمله علامه طباطبایی نیز تو همین دنیا حور عین را همانطور که خودشون نقل کرده اند دیده اند و دلشو سوزوندند البته دل خودشون هم سوخته.
دوم اینکه "حور" به معنی سفید پوستان است و "عین" به معنی چشم درشتان و بنا بر این "حورعین" میشه سفید پوستان چشم درشت. بنابراین معلوم نیست "حورعین" فقط مخصوص مردا باشه. هر چند تعبیر «قاصرات الطرف عین»(الصافات/48) یعنی زنان چشم پاک درشت چشم و «حور مقصورات فی الخیام» (الرحمن/72) یعنی سفید پوستانی که در خیمه های بهشتی از نا محرمان دورند، چون با تعابیر مونث اومدند مطمئنا زنند اما لفظ "حور عین" هم میتونه مذکر باشه و هم مونث. نکته ی قابل توجه اینه که تو قرآن وقتی فعل ها مذکر به کار برده میشند زنها را هم در بر میگیره مثلا وقتی گفته میشه «یا ایها الذین آمنوا» یعنی ای اهل ایمان چه مرد و چه زن، و اگه جایی فقط مردها منظور باشند از قراین باید فهمید و اگر ضمایر و فعل ها مونث به کار برده شوند پیداست زنها به طور ویژه مورد خطابند.
خب اگه حالا اثبات بشه "حور عین" فقط زنه یا حداقل در دو مورد که مشخصه زنه باید بگیم این قضیه و تاکید قرآن روی این موضوع هم حتما لازم بوده و برای مردا جنبه تربیتی داره. چرا که مردها بنابر مصالح اجتماعی و با شرایطی گاهی مجازند چند تا زن بگیرند، حالا گاهی موقت و گاهی دائم. تازه اگه مقید به شریعت باشند و اهل حلال که بنا را بر همین میذاریم. خب اگه مردی قانع نباشه و خودش رو رها کنه سیر نمیشه، نمونه اش هم فتحعلیشاه و ماجرای حرمسراشه. اینجا یه تشویقی از جنس همون خویشتنداری که کرده میخواد و اون حورعینه که به کسانی میدن که حواسشون جمع باشه، از خودشون محافظت کنند و به حلال و داشتشون قانع بشند تا این قضیه سراسر نیازهاشون را نگیره و سعادتشون خدشه دار نشه.
سوم اینکه فقط قضیه "حورعین" نیست، در برخی از آیات قرآن صحبت از ولدان(الإنسان/19) و غلمان(طور/24) است به معنی پسران که ماموران پذیرایی بهشتند و قرآن میگه وقتی نگاه میکنی انگار مروارید درخشان این طرف و اون طرف پراکنده شدند و همیشه هم شاداب و جوانند. در برخی از آیات هم صحبت از "ازواج مطهره" (برای مثال بقره/25) یعنی همسران پاک است. این همسران نیز میتونند همون حوریان باشند یا همسرانشون که در دنیا باشون زندگی کرده اند، آخه تو سوره رعد آیه 23 اومده که برخی بهشتیها با پدران و فرزندان و همسران شایستشون وارد بهشت میشند. ذکر این نکته که آلوسی در تفسیر روح المعانی گفته و علامه طباطبایی در تفسیر المیزان اون را می پذیرند جالبه که در سوره انسان صحبت از همه نعمتهای بهشتی هست اما صحبت از حورعین نیست این هم به خاطر اینه که بهشتیهای این سوره اهل بیت(علیهم السلام) هستند و در میان اونها حضرت فاطمه(سلام الله علیها) هستند و خدا به احترام ایشون حرفی از "حور عین" نزده. در روایات اسلامی هم داریم زنان مومن بهشتی مقامشون از حور عین بالاتره.
شاید اگه زنهای جامعه همه مومن بودند خدا در هیچ سوره ای حرف از "حور عین" نمی زد!
این حرف آخرت رو اصلا قبول ندارم چون مشکلات اساسی کلامی داره.
به این نکته هم باید توجه بشه که قرآن در خیلی از موارد با حیا و ادب حرف میزنه
مسلما در تخصیص نعمتهای بهشتی هیچ تفاوتی میان زن و مرد نیست
چون قران میگه هر کی ایمان بیاره چه زن و چه مرد.
ممکنه قرآن از روی استحیا بحث ازواج بهشتی رو برای زنان مطرح نکرده باشه.
به نظرم بهتره بیشتر رو این مساله تاکید بشه.